اين چه بادست کزو بوي شما مي‌شنوم

شاعر : خواجوي کرماني

وين چه بويست که از کوي شما مي‌شنوماين چه بادست کزو بوي شما مي‌شنوم
زو همه وصف گل روي شما مي‌شنوممرغ خوش خوان که کند شرح گلستان تکرار
صفت قامت دلجوي شما مي‌شنوماز سهي سرو که در راستيش همتا نيست
آنچه پيوسته ز ابروي شما مي‌شنومپيش گيسوي شما راست نمي‌آرم گفت
عيبش اين لحظه ز آهوي شما مي‌شنومچشم آهو که کند صيد پلنگ اندازان
ز آن دو افسونگر جادوي شما مي‌شنومشرح آن نکته که هاروت کند تفسيرش
بويش از سلسله‌ي موي شما مي‌شنومنافه‌ي مشک تتاري که ز چين مي‌خيزد
شرحش از سنبل هندوي شما مي‌شنومآن سوادي که بود نسخه‌ي آن در ظلمات
مو بمو ازخم گيسوي شما مي‌شنومحال خواجو که پريشان تر ازو ممکن نيست